پرسیدم:
چرا گریه می کنی ؟
گفت :
دلم گرفته تحمل نا مهربونی ها رو ندارم .
گفتم:
ولی زندگی برا من قشنگه ،
سختی هامو یه پیام از طرف خدا می دونم ،
دردامو هیچ وقت بزرگ نمی دونم ،
از هر فرصتی برا شادی و خنده و خوشی استفاده می کنم ،
دلم پره از امید ، مگه دیروز که این همه غصه خوردی امروز اتفاقی افتاد ؟
ولی لذت شادی و دلخوشی من سالهاست که با منه .
نفس عمیقی کشید و گفت :
اشتباه می کنی ، زندگی فقط خنده نیست ،
خیلی موقع ها باید گریه کرد تا معنی خنده رو فهمید ،
درک شادی بدون غصه ممکن نیست ،
باید معنی شب رو درک کنی تا روز رو با تمام وجودت احساس کنی ،
زندگی نصفش خنده است و نصفش غم و ...
نگاهی به قیافه من کرد و بلند شد و رفت .
و من ساعتها درباره حرفش فکر کردم ...
و در آخر به طرز فکرش خندیدم !
Design By : Pars Skin |